خدای زمین

نویسه جدید وبلاگ

_{سکوتم را}

_{در آینه جا می}

 _گذارم

_{شاید، بشکند (متوسط)}

 

₂

_{ساعتم وقتی زنگ می زند}

_{صدایش را اکو می دهد}

_{تا وقتش را صرفه جویی کند(متوسط)}

 

₃

_{قلب شکسته ام}

_{را آتل بندی}

_{می کنم (متوسط)}

 

₄

_{موبایلم}

_{گاهی وقتها}

_{به (لرزون ) می خواند .(متوسط)}

 

_{5- شب كه مي شود}

_{ماه چادر}

_{آسمان را ريسه مي بندد}

_{6- جامعه}

_فاصله طبقاتي

دزد

اشتباه چاپي

فقر است 

حاج بابا

7

جامعه اي كه

زير راديكال مي رود

دزد پرورش مي دهد

8- روي دل بايد نوشت

با احتياط حمل شود

شكستني است

9- پشت دختري

نوشته بود

اين تن به فروش مي رسد

10

اين جا برق كه قهر مي كند 

با موتور

دنبالش مي روند

11

_{شب كه مي شود}

_{آسمان  چادر سیاهش را ريسه مي بندد}

₁₂

_{ساعت ها}

_{که خرناس می کشند}

_{آدمها از خواب می پرند}

₁₃

_{مار از حج برگشته}

_{حاج اژدها  می شود    (_مضمون تكراري)}

₁₄

_{کلاه بردارها}

_{سر خودشان هم کلاه می گذارند(ضعيف )}

₁₅

_{بغض زمین که می ترکد}

_{مغز کوهها فوران می کنند (خوب )}

₁₆

_{دکتر آنقدر با}

_{دل گرفته ام}

_{ور رفت تا باز شد (خوب)}

₁₇

_{عکاس پیر}

_{برای دوربینش}

_{عینک قطور گرفت(عالي)}

₁₈

_{تا سبیل میزها چرب نشود}

_{کار ارباب رجوع انجام نمی گیرد}

₁₉

_{زنها همیشه چادر غم به سردارند}

₂₀

_{مار زن اژدهایی است}

_{که وقتی حرف می زند}

_{اطرافیانش را به آتش می کشد}

₂₁

_{مادر زن و مادر شوهر کارد و پنیری هستند}

_{که دائما کرکری می خوانند}

₂₂

_{به خواب که می روم}

_{روحم نقاشی رنگی می کشد}

₂₃

_{دنبال گرافیستی می گردم}

_{که روح ترک خورده ام}

_{را رتوش کند}

₂₄

_{آتش فشان بغض ترک خورده زمین هستند}

₂₅

_{تقدس شهیدان را}

_{سهمیه ها زیر سوال برده اند}

₂₆

_{این روزها شهیدان}

_{باسهمیه هایشان}

_{خرید و فروش می شوند}

₂₇

_{افکار پاره ام را}

_{با یادت گره می زنم}

₂₈

_{گلها سر تعظیم فرود می آوند}

_{هنگامی که}

_{ابر زمین را به رگبار می بندد}

₂₉

_{دفتر شعرم به افکارم دست برد می زند}

_{30............}

_{برای روزهای تنهایی خود}

_{نخل می کاشت و چاه می کند}

₃₁

_{خودم را که خیس می کنم}

_{سقف رختخوابم  چکه می کند}

₃₂

_{دانه تگرگ}

_{با نگاههاي تند خورشيد}

_{از خجالت آب شد}

 

 

 

 

_msconfig

• نوشته شده در ۱۲ شهریور ۱۳۸۸   |   
• نظرات - ۰   |   
• نظر بدهید